برگرد…. اینجا…من ویادم فقط تورامیخوهند… فقط برگردتادنیایم رابپایت بریزم فقط برگرد…

… با من که شکسته ام کمی راه بیا … … بالی بگشا گاه و بی گاه بیا … … آزرده مشو بیا گناه از من بود … … گفتم که مقصرم تو کوتاه بیا …

انتهای دریا را برکه ها نمیفهمند…پس ببخش اگر گاهی گم میکنم نشانیت را……….

گرچه از فاصله ی ماه ز من دورتری ولی انگاه همین جا و همین دور و بری ماه می تابد و انگار تویی می خندی باد می آید و انگار تویی می گذری

بعضی وقتها چشمم به قلبم حسودیشون میشه ، میدونی چرا ؟ چون تو همیشه تو قلبمی ، ولی از چشم دوری !

هرجا تو باشی دل من همون جاست / حتی اگه فاصلمون یه دنیاست . . .

عشق آدم را کور میکند ولی ازدواج چشمان انسان را باز میکند

وقتی که یک زوج تازه مزدوج لبخند میزنند،همه میدونند چرا ولی وقتی یک زوج ده سال پس از ازدواج لبخند میزنند همه حیرانند چرا ؟

کاش میشد بوسه ها را قاب کرد / مثل نامه سوی هم پرتاب کرد     کاش میشد عشق را تقسیم کرد / مثل تک شاخه گلی تقدیم کرد

او شراب بوسه می خواهد ز من / من چه گویم قلب پر امید را     او به فکر لذت و غافل که من / طالبم آن لذت جاوید را . . .

گرمترین بوسه ها را نصیب کسی کن که در سرد ترین لحظه ها به یاد توست . . .

او راحت از من گذشت اگر خدا هم راحت از او بگذرد قيامت را من بپا مي کنم . . .

کفش ها چه عاشقانه هايي با هم دارند ! يکي که گم شود ديگري محکوم به آوارگيست . . .

عاشق شده ام بر تو ! تدبير چه فرمايي؟ از راهِ صلاح آيم؟ يا از درِ رسوايي؟

دوستت داشتم دوستت دارم و دوستت خواهم داشت از آن دوستت دارم ها که کسی نمی داند که کسی نمی تواند که کسی بلد نیست !

لحظه ی تولد من به همان ثانیه ای بر میگردد که تو برای اولین بار به من گفتی دوستت دارم . . .